سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بى‏نیاز از عذر بودن ارجمندتر تا از روى راستى عذر آوردن . [نهج البلاغه]
بی تو چه کنم؟
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» چشم به راه

من در این ثانیه ها سرگردان

 

و به دنبال وجودی مبهم

 

همه ی هستی خود می بازم

 

همه ی چشم امیدم به کسی است

 

ولی انگار که او رفته و باز

 

 من در این شهر تک و تنهایم

 

من از این فاصله ها بیزارم

 

من از این دوری او می ترسم

 

من از این حس غریب پاییز

 

از همه ثانیه ها میترسم

 

دل من سخت شکستست و کسی

 

دیرگاهی است که از کلبه ی غم دیده ی من یاد نکرد

 

دیرگاهی است که حتی باران

 

از لب تشنه ی من یاد نکرد

ولی افسوس هنوز...

 

ولی افسوس هنوز

 

در همین سینه ی من

 

دلی از عشق کسی می لرزد

 

دلی از دوریه او میگرید

 

همچنان می نالد ...

 

به خدا این دل من از همین فاصله ها لرزان است

 

از همه بی کسی ها لبریزو از همه خاطر ها دلتنگ است

 

پس چرا هیچ کسی یادی از این دل غم دیده ی دلتنگ نکرد؟؟

 

پس چرا هیچ دلی به هوای تپشی صبر نکرد؟

به خدا اهل زمین این خدا بود که این سینه پر از سنگ نکرد

 

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » زندونی ( شنبه 86/2/29 :: ساعت 12:0 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

یار
حرفش را مزن
راز خوشبختی
نوروز
تیر شید مبارک
انتظار
صدایم کن صدایم کن
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 2
>> بازدید دیروز: 3
>> مجموع بازدیدها: 30760
» درباره من

بی تو چه کنم؟
زندونی
رواق منظر چشم من اشیانه ی توست کرم نما و فرودا که خانه خانهی توست

» پیوندهای روزانه

زمزمه هایی از درون [340]
گمگشته(عکسهای مجید اخشابی) [33]
دخترک [123]
[آرشیو(3)]

» آرشیو مطالب
بهار 1399
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
بهار 1386

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
یادداشتها و برداشتها
.: شهر عشق :.
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
مذهب عشق
دهاتی
محرما نه

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان








» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب